اخبار جالب

حفاظت از طبیعت

حفاظت از طبیعت: آنها در مورد آن چه کاری می توانند انجام دهند؟

رابین: ما با زنان روی یک برنامه آگاهی در مورد اینکه معدن چیست کار کرده‌ایم: چه شکلی است، چه مدت طول خواهد کشید، حقوق شما چیست. ما تسهیلگران جامعه را آموزش می دهیم که اکنون به هزاران نفر رسیده اند. این در کمک به مردم در درک معنای واقعی ماینینگ برای آنها بسیار موفق بوده است تا بتوانند تصمیمات آگاهانه بگیرند. ما همچنین یک مجمع ملی در مورد معدن برگزار کردیم و مطمئن شدیم که زنان از سراسر کشور می توانند در آن شرکت کنند. سپس از من برای کمک به توسعه سیاست ملی مواد معدنی جزایر سلیمان دعوت شدم که در اوایل امسال تصویب شد. ما تمام قطعنامه هایی را که مردم محلی به دست آوردند، کلمه به کلمه درج کردیم. این یک نمونه واقعی از مردمی است که سیاست های ملی را شکل می دهند. من واقعا به این افتخار می کنم.

حفاظت از طبیعت: گروه های محلی زنان در چه عناصری از سیاست مشارکت داشتند؟

رابین: زنان از کنار گذاشته شدن از این تصمیمات مهم بیمار بودند. بنابراین، سیاست جدید بیان می‌کند که هیچ تصمیمی در مورد استخراج معادن وجود نداشته باشد، مگر اینکه توافق‌نامه‌هایی در ملاء عام امضا شود و حداقل 50 درصد از کسانی که در میز مذاکره هستند را زنان تشکیل می‌دهند. این برای اطمینان از این است که یک رئیس نمی تواند تصمیم بگیرد یا زمین را برای کل جامعه امضا کند. این سیاست همچنین شامل مقررات زیست محیطی سختگیرانه ای است که به زنان کمک می کند دسترسی به آب شیرین و ماهیگیری سالم را حفظ کنند. وقتی این سیاست با تمام این شرایط از سوی پارلمان ملی تصویب شد، من خیلی هیجان زده بودم که زنان چنین نفوذی دارند.

حفاظت از طبیعت: شما به هدایت این گفتگوها در ملانزیا کمک کردید، اما در حرفه خود نیز با چالش های برابری روبرو شده اید. وقتی برای اولین بار شروع به کار کردید، یک زن در حفاظت چگونه بود؟

رابین: تقریباً تمام دوران حرفه‌ای خود را در بخش حفاظت کار کرده‌ام و به عنوان یک محیط بان حیات وحش در بخش بسیار دورافتاده‌ای از استرالیا شروع کردم. من اغلب تنها زن در تیم های میدانی خود بودم. ابتدا روی یک نظرسنجی کروکودیل کار کردم. [بعدها] مجبور شدم هزاران مایل رانندگی کنم و مجوزهای شکارچیان تجاری کانگورو را بررسی کنم. آنها این کانتینرهای بزرگ حمل و نقل پر از پوسته های برچسب دار را دارند، و شما باید بررسی کنید که تعداد زیادی ماده نداشته باشند و گونه های تجاری را بکشند. در تمام مدت من یکی از تنها زنان بودم، بنابراین نسبت به روش‌هایی که با من متفاوت رفتار می‌شد بسیار آگاه بودم.

حفاظت از طبیعت: چطور؟

رابین: اکثر مردان حالشان خوب بود، اما از برخی، شوخی‌ها و کنایه‌های مداوم آزاردهنده بود. و از ما انتظار نمی رفت که به اندازه مردان توانمند باشیم. یک مثال را به وضوح به یاد دارم: ما یک دوره آموزشی تفنگ گذراندیم و بچه ها فقط تصور می کردند که من و یک همکار زن دیگر در آن ناامید خواهیم بود. بنابراین، به همکارم گفتم: “بیایید جلو بنشینیم و خیلی سخت تمرکز کنیم و فقط هر کاری را که مربی می گوید انجام دهیم، فقط واقعاً تمرکز کنیم.” برخی از بچه‌ها تمرکز نداشتند و همه چیز آسان بود، اما ما خونسردی خود را حفظ کردیم و به گوش دادن و یادگیری ادامه دادیم. سپس به یک هدف تقریباً عالی شلیک کردم، تقریباً بدون خطا، و یکی از افراد گفت: «آه، این فقط یک تصادف است. شرط می‌بندم که دیگر نمی‌توانی این کار را انجام دهی، و بنابراین من دوباره این کار را انجام دادم، و به زدن آن هدف ادامه دادم. باید اعتراف کنم، حس خوبی داشت.

حفاظت از طبیعت: آیا این نگرش مردان را تغییر داد؟

رابین: نه انبوه، نه. چند پسر خوب بودند که برای ما هیجان زده بودند، اما دیگران؟ من فکر می کنم همه این تغییرات مدت زیادی طول می کشد.

هر زمان که منبعی تهدید می شود، زنان همیشه بیشترین آسیب را می بینند. جایی که احتمال وجود این معادن وجود دارد، معمولاً جایی است که زنان باغبانی خود را انجام می دهند و همچنین چوب و آب شیرین را برای خانواده خود جمع آوری می کنند.

حفاظت از طبیعت: صحبت از زمان بر بودن تغییر، شما بخش بهتری از یک دهه را به طور منظم در یک سفر چند روزه دشوار در جزایر اقیانوس آرام و بازگشت به خانه خود در بریزبن گذرانده اید.

رابین: بیشتر سفرهای من شامل پرواز با هواپیماهای کوچک و فرود در فرودگاه های چمن است. سپس با قایق های کوچک به مناطق یا روستاهای نسبتاً دورافتاده سفر می کنیم. در هوای خشن و بارانی می تواند کاملاً یک ماجراجویی باشد. من سفرهای نسبتاً مویی داشته ام.

حفاظت از طبیعت: چه چیزی باعث می شود به عقب برگردید؟

رابین: من عاشق گرد هم آوردن افراد مختلف – زنان در روستاها، مدیران شرکت های معدنی، وزرای دولت- برای رسیدن به یک هدف مشترک هستم. زنانی که با آنها کار می کنم و بسیاری از مردان اکنون برای من خانواده هستند. ما خیلی نزدیک هستیم. احساس می کنم می توانم به عنوان بخشی از یک تیم تفاوت ایجاد کنم. فقط با توجه به محل تولدم، به اندازه کافی خوش شانس بودم که به دانشگاه رفتم و به همه این اطلاعات دسترسی دارم. این دانش و امتیاز به من قدرتی می دهد که می خواهم آن را به اشتراک بگذارم. من از هیچ کس بهتر نیستم من واقعاً معتقدم که مردم باید آنچه را که دارند به اشتراک بگذارند، چه دانش و چه قدرت ایجاد تفاوت!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا